جدول جو
جدول جو

معنی چینی طراز - جستجوی لغت در جدول جو

چینی طراز(طَ)
دارای طراز چینی. با طراز چینی. با زینت و آرایش چینی:
دگرباره این نظم چینی طراز
ببین تا کجا میکند ترکتاز.
نظامی.
دخت سقلاب شاه نسرین نوش
ترک چینی طراز رومی پوش.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ)
نوازندۀ چینی. که مایۀ نوازش چینی است:
ز غلغل صراحی است چینی نواز
دهان قدح مانده از خنده باز.
ظهوری
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
نوعی ماهی با بینی طویل که به ترکی اوزون برون گویند. ماهی دریایی بزرگی که فرنگیان استورژن گویند و از آن خاویار گیرند و انواع آن در دریای خزر فراوان است. (ناظم الاطباء). تاس ماهی. ماهی خاویار. نوعی سگ ماهی
لغت نامه دهخدا
دارای ناز و کرشمۀ چینی، با کرشمه و غنج و دلال چون چینیان:
گفت رومی عروس چینی ناز
کای خداوند روم و چین و طراز،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(وْ)
آنکه چینی سازد، که ساختن ظروف لعابدار از خاک چینی کار دارد، که کارش ظروف لعابدار ساختن از خاک چینی است
لغت نامه دهخدا
(جَ کُ)
باغبان. (آنندراج) (ناظم الاطباء). مرادف چمن آرای و چمن پیرای و چمن ساز. (از آنندراج). و رجوع به چمن آرای و چمن پیرای و چمن ساز شود، هر آنچه باغ و چمن را بیاراید و زینت دهد. گل یا درخت یا هرچه مایۀ زیبایی و آراستگی باغ و چمن شود:
خیز و بجلوه آب ده سرو چمن طراز را
آب و هوا زیاده کن باغچۀ نیاز را.
عرفی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا